اى عزیز، این قدر لاف خدا مزن . این قدر دعوى حبّ خدا مکن . اى عارف ، اى صوفى ، اى حکیم ، اى مجاهد، اى مرتاض ، اى فقیه ، اى مؤمن ، اى مقدّس ، اى بیچاره هاى گرفتار، اى بدبخت هاى دچار مکاید نفس و هواى آن ، اى بیچارگان گرفتار آمال و آمانى و حبّ نفس ! همه بیچاره هستید. همه از خلوص و خدا خواهى فرسنگ ها دورید. این قدر حسن ظن به خود نداشته باشید. این قدر عشوه و تدلّل نکنید. از قلوب خود بپرسید، ببینید خدا را مى جوید یا خود خواه است ؟ موحّد است و یکى طلب ، یا مشترک است ؟
پس این عجب ها یعنى چه ؟ این قدر به عمل بالیدن چه معنى دارد؟ عملى که فرضاً تمام اجزا و شرایطش درست باشد و خالى از ریا و عجب و شرک و سایر مفسدات باشد و قیمتش رسیدن به شهوات بطن و فرج است چه قابلیتى دارد که این قدر تحویل ملائکه مى دهید؟ این اعمال را باید مستور از چشم ها داشت . این اعمال از قبایح و فجایع است . باید انسان از آن ها خجلت بکشد و ستر آن ها را کند.
خداوندا ؛ ما بیچاره ها از شرّ شیطان و نفس امّاره به تو پناه مى بریم. تو خودت ما را از مکائد آن ها حفظ فرما به حقّ محمّد و آله صلّى الله علیهم ( امام خمینی رحمه الله ، چهل حدیث ، ص 65 و 66 )