اخلاقی عرفانی

بسم الله الرحمن الرحیم

اخلاقی عرفانی

بسم الله الرحمن الرحیم

اخلاقی عرفانی
"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً
حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
نویسندگان

 

«نگاهی معرفت آموز به فلسفه وسعت رزق، عوامل افزایش روزی و رابطه دعا و تلاش»
سپیده سخن
دید و بازدید خانواده ها و نشست و برخاست افراد با پرسشهای متفاوتی در باره زندگی و مشکلات آنان همراه است. پاره ای پرسشها در باره یکی از ضروری ترین رکن زندگی یعنی روزی، معیشت و یا «اقتصاد خانواده» است. تأثیر آگاهی از پاسخ هر یک از این سؤالات به گونه ای است که دیدگاه انسان را نسبت به آفرینش و آفریدگار دگرگون کرده، حقایق هستی را مانند کیمیایی ارزشمند در اختیار آدمی می گذارد. افزون بر بصیرت و بینایی ما، راهی روشن برابر دیدگان اطرافیان و خانواده های دیگر ـ در اثر سخنان ما ـ می گشاید که در سلامت باورها و نگرشها، نقشی گرانبها خواهد داشت.
برخی از این پرسشها عبارتند از:
ـ فلسفه وسعت روزی و رفاه بعضی خانواده ها و کمی رزق و سختی زندگی برای بسیاری دیگر چیست؟
ـ رابطه رزّاقیّت خداوند تعالی، سرنوشت و تقدیر روزی برای هر فرد با تدبیر، تلاش و آینده نگری چیست؟
ـ عوامل افزایش روزی خانواده ها و اسباب تنگی معیشت چیست؟
ـ دعا چه تأثیری در بارش برکات بیشتر در زندگانی ما دارد؟
ـ انواع رزق کدامند؟ و بهترین و برترین روزیها چیست؟ و ...
پیش از پرداختن به یکایک پرسشها، از معنای رزق و مصادیق آن آگاه می شویم و در باره رزّاقیّت خداوند در جلوه های گوناگون از معارف ناب استفاده می کنیم.
رزق، روزی، معاش
باغ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است؟
شمشاد خانه پرور ما از که کمتر است؟!
ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم
با پادشه بگوی که روزی مقدّر است(1)
رزق، بخشش پی در پی و عطای همیشگی است و هرگونه بهره ای است که خداوند نصیب بندگان خود می کند؛ دنیوی باشد چون خوراکیها و یا اخروی همانند رزق شهیدان والامقام که «بل احیاءٌ عند ربهم یُرزقون»، ظاهری باشد مثل مسکن و یا باطنی، پنهان و معنوی مانند عقل، فهم، علم و ایمان.(2) چنانکه در دعاها به این رزق ارزشمند اشاره های فراوان شده است. گاه طلب رزق معنوی همانند حج می کنیم و می گوییم: اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام؛ زمانی روزی خود را در توفیق اطاعت و دوری از معصیت می بینیم و از خداوند می خواهیم که: اللهم ارزقنی توفیق الطاعة و بُعد المعصیة؛ و یا برترین مرگ را که چهره ای سرخ اما سیرتی سبز از سعادت دارد، طلب می کنیم و می گوییم: اللّهم ارزقنی الشهادة فی سبیلک.(3)
از آنجا که رزق افراد روز به روز استمرار می یابد، آن را «روزی» گویند و به صورت ضرب المثل هم بیان می کنند که: روز از نو، روزی از نو. «معاش» واژه دیگری است که گاه به صورت مترادف، همراه با رزق و روزی بیان می شود، اما معنای حقیقی آن «آذوقه» و یا آنچه با آن زندگی می کنند، است. خداوند متعال در قرآن رویگردانان از یاد خود را به «معیشت ضَنْک» یعنی «زندگی توأم با سختی و تلخی» هشدار می دهد. همان گونه که نیکوکاران سخت کوش را به «زندگانی رضایتمند» نوید می دهد.(4)
نکته ای که فراتر از نگاههای ظاهری ما به جلوه های زندگانی وجود دارد، توجه به پدیدآورنده تمامی نعمتها و مواهب است که هر یک در چهره رزق در اختیار ما قرار گرفته است و برخی برتر از بقیه هستند، مانند خرد و اندیشه، استعداد و قابلیتهای وجودی، دانش و بینش و سلامت و سعادت. چنین باور گرانبهایی بنیان نگرش انسان به جهان هستی است که دستاوردهایی چون شناخت خود، احساس وظیفه سنگین در برابر نعمتهای الهی، بینش یافتن نسبت به فلسفه نعمتها در دست افراد، مسؤولیت انسان در جامعه خویش و پی ریزی فردایی روشن در امروزِ توانمندی و بهره وری از رزقهای مادی و معنوی، خواهد داشت. این نگاه برابر غرور قارونی است که خود را صاحب اختیار تمامی امکانات دانسته و نوعی حریم برتربینی برای خود قایل بود، بدون آنکه توجهی به تعهد انسانی و مسؤولیت الهی خویش کند و هر یک از استعدادها و داراییها را ودیعه ای بیش نداند که آثار هر یک
باقی و تمامی آنان فانی خواهد شد.
امیر مؤمنان علی(ع) با توجه به این نگرش روشنگرانه می فرماید:
«خداوند متعال روزی همه را تضمین کرده و قوْت آنان را معیّن ساخته است ...(5) هر کس زنده باشد، روزیش بر او است و هر کس بمیرد، بازگشتش به سوی او است ...(6) روزیها را مقدر و اندازه گیری کرد: گاهی کم و گاهی زیاد و به تنگی و وسعت، به طور عادلانه، تقسیم فرمود تا هر که را بخواهد، به وسعت روزی و یا تنگی آن بیازماید و با آن «شکر» و «صبر» غنی و فقیر را مورد آزمایش قرار دهد. سپس روزی وسیع را با فقر و بیچارگی درآمیخت و تندرستی را با حوادث دردناک توأم نمود. دوران شادی و سرور را با غصه و اندوه مقرون ساخت. سرآمد زندگی را آفرید و آن را گاهی طولانی و گاهی کوتاه قرار داد ...»(7)
خداوند متعال در قرآن کریم با اشاره به «رزّاقیّت» و «ربوبیّت» خود می فرماید:
«و ما مِنْ دابةٍ فی الارض اِلاّ علی اللّه رزقها و یعلم مستقرها و مستودعها کلٌ فی کتاب مبین؛(8) و هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر [اینکه [روزیش بر عهده خداست، و [او [قرارگاه و محل مردنش را می داند. همه [اینها [در کتاب روشنی [ثبت] است.»
و در جای دیگر بصیرت و آگاهی پروردگار متعال را موجب روزی دهی هر کس به اندازه مصلحت او بیان می کند؛(9) رزقی که بندگان خداوند باید از آن استفاده کنند، اما به مسؤولیت خود در برابر داده های الهی آگاهی داشته باشند(10) و خداوندی که از بهترین نعمتهای خود در اختیار انسانها گذارد(11) و آنها را از آسمان رحمت و برکتش بر بندگان خود نازل فرمود(12) تا انسانها با بینش روشنی، بندگی او را بپذیرند و پاس نعمتهایش را به صورتی شایسته نگاه دارند(13) تا به برترین قله انسانیت از این طریق روشن دست یابند.
شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
کمتر از ذرّه نه ای پست مشو مهر بورز
تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان(14)
فلسفه وسعت روزی و پاکی رزق برخی خانواده ها
تحلیل و بررسی این پرسش با توجه به آیاتی چون: اللّه یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر (سوره رعد، آیه 26)؛ و اللّه فَضَّل بعضکم علی بعض فی الرّزق (سوره نحل، آیه 71) که دلالت بر گشایش روزی و برتری بخشیدن برخی در رزق توسط خداوند دارد، دربردارنده ابعاد گوناگونی از مباحث اعتقادی، اجتماعی، اقتصادی و حتی انسانی است که دیدگاهی همه سونگرانه در پرداخت به این گونه پرسشهای عمیق را می طلبد. آنچه پیش از طرح پاسخ لازم است، توجه به چند نکته مهم و زیربنایی خواهد بود که در روشنگری مسیر سخن ما با همدیگر، نقش فراوان خواهد داشت:
1ـ تفاوتهای ساختگی و مصنوعی
پاره ای از تفاوتهای مختلف مادی در زندگی افراد، محصول ستم و استثمار گروهی رفاه طلب و دنیاپرست است. کسانی که با ابزار گوناگون به بهره کشی از توان دیگران پرداخته، نشاط و استعداد و جوانی و تمامی سرمایه های پرثمر انسانها را در راه بهره های مادی خود به کار می گیرند تا خود از هرگونه امکانات بهره مند گشته، زندگی لبریز از رفاه و آسایش پیدا کنند و فرزندان و نسلهای بعدی نیز، بدون هیچ گونه رنج و تلاشی، برترین وسایل و بهترین امکانات را در اختیار داشته باشند و در خوشی فراوانی به سر برند. چهره این نوع تفاوتها در روستا، شهر، کشور و حتی جهان، ابعاد و نمود دارد و با شگردهای مختلفی استمرار می یابد. بی شک این تفاوتها، طبیعی نبوده و دست آفرینش در ایجاد و رشد آن هیچ نقشی نداشته است، بلکه با تحلیل دقیق و گذر به گذشته، سستی پدران یا خیانت دیگران و ... بخوبی نمایان می شود. آنچه در بخشهای مختلف معارف دینی در این باره می یابیم، دعوت به ستم سوزی، تشویق به مبارزه و پایمردی و فراخوانی همگان به تغییر سرنوشتی چنین است که نوید پاداشهای چشمگیری نیز در شروع، استمرار و عمل به وظیفه در راه این هدف مقدس، داده شده است.
2ـ تفاوتهای طبیعی و پسندیده
برخورداری کامل یک جامعه از عدالت اجتماعی، ایجاد بستری مناسب برای پرورش و شکوفایی نیروهای نهفته در درون انسانها، بهره گیری از تمامی نیروها و فراهم شدن احتیاجات و همه خواسته ها، نیازمند نوعی تفاوتهای طبیعی در آفرینش است که ضرورت و لازمه حتمی آن خواهد بود. به دیگر سخن انتظار اینکه تمامی افراد دارای نیرو، استعداد، ذوق، هوش و عشق یکسان و یکسو باشند، توقعی نابجاست که جامعه را همانند کارخانه ای ترسیم می کند که محصولات یکسان و مشابه تولید می کند که همه در یک نقطه و برای کارکردی مساوی تهیه شده و تنها نابسامانی ذره ای ناچیز از جامعه را سامان می بخشند!!
پس برای برطرف ساختن تمامی خواسته ها، افزون بر آماده سازی ابزارها و امکانات مادی، نیازمند نوعی تفاوت سالم و سعادت آفرین در یکایک انسانها خواهیم بود تا چرخ جامعه روان، کامل و درست بچرخد و هر کس با توجه به خواسته های خود در چارچوب شرایط و قوانین از نعمتهای موجود استفاده کند. گروهی از استعداد سرشار در رشته ای از علوم بهره مندند، جمعی هوش شایسته ای دارند، برخی ذوق شایانی در خود می بینند، بعضی عشق به تجارت دارند و تعدادی از هیچ یک بهره ای نداشته، تنها توان بدنی برای کارهای سنگین و نیمه سنگین دارند؛ اینان همه به رشته مورد علاقه خود مشغول می شوند و هر یک ضمن برآوردن نیازهای خویش، احتیاجات اطرافیان را برطرف ساخته، گردونه زندگی را به حرکت در می آورد.(15)
براستی این تفاوتها ـ نه تبعیضها ـ بجا، درست و پسندیده نخواهد بود؟ و چنین آفرینش گوناگونی مقتضای «حکمت» و عدالت نیست؟
آنچه در این باره شایسته توجه است، وضع عموم جامعه یا اکثر مردم است که باید هر یک با توجه به شناخت و معرفت، تدبیر و آینده نگری، تلاش و پایمردی و سرانجام پشتکار و پایداری در مسیر زندگی به آرمان مورد نظر خود دست یابند، اما حوادثِ اندک یا استثناهایی که در زندگی برخی افراد مشاهده می کنیم که دگرگونی ناگهانی نامیده می شود و در گفتگوها با واژه «شانس» معرفی می شود، گرچه هر یک پدیدآمده علتهایی است که گاه از چشم ما مخفی مانده و یا معلول زحمات یا سستی دیگران است که نتیجه آشکار آن نصیب برخی شده است، اما به طور کلی استثنا نامیده می شود که در روند مسیر طبیعی جامعه، درصدی اندک بوده و نسبت به عموم برنامه ها و علت و معلولهای اجتماع تأثیری نخواهد داشت. هر چند در جای خود قابل نقد، بررسی و پژوهش خواهد بود و بی شک جوابهای قانع کننده ای هم به دنبال خواهد داشت.
3ـ تدبیر و تقدیر الهی
«امان از آن وقتی که خدا به کسی رو کند»، «اگر خدا بخواهد، هیچ کس نمی تواند مانع نشود و اگر خدا نخواهد ...»، «نمی دانیم چه سرّی است که بعضی دست به خاکستر می زنند، طلا می شود و برخی دست به طلا می زنند، خاکستر می شود» و ... این سخنان و ضرب المثلها عباراتی است که در بین مردم رایج است و بسیاری از افراد، وسعت روزی یا سختی معیشت خود و دیگران را به اراده و خواست خداوند واگذار می کنند، به گونه ای که هیچ عامل دیگری همانند تفکر، تدبیر و تلاش همه جانبه، کوچکترین تأثیری در سرنوشت آنها نداشته و محکومیت آنان در دادگاه تقدیر الهی همیشگی خواهد بود!
از آنجا که بیان و تشریح این نکته نیازمند تأمل و بصیرت و رفع شبهه ای است که از دیرزمان در ذهن بسیاری از خانواده ها و افراد حضور نامرئی داشته است، در پرداخت به آن باید به آموزه های دیگری رجوع کنیم و با توجه به آنها به حل مشکل فکری خود بپردازیم.
نخست اینکه بهره های مادی و امکانات رفاه آور زندگی، که برای به دست آوردن هر یک تلاش فراگیری می کنیم، و این کوشش بسیار پسندیده و ضروری نیز خواهد بود ـ هدف زندگانی ما است یا ابزار و وسیله؟ به دیگر سخن اگر کسی از نظر رفاه و راحتی هیچ گاه به تمامی وسایل دست نیافت، این فرد، شخصی نگون بخت، بدسیرت و یا شقاوتمند است؟ و اگر کسی تمامی این ابزار را صاحب شد، خوشبختی و سعادت حقیقی را در آغوش گرفته است؟
پاسخ این پرسش منوط به باورهای فکری، فرهنگی افراد است. آنان که صحن و سرای زندگی خود را تالار غذاخوری، ساحل خوشگذرانی و یا میدان تن پروری می نگرند، درآمد اندک و پایین بودن سطح زندگی از دیگران را، نشان دشمنی دنیا و حسادت هستی تفسیر می کنند و با دیدن جلوه های فریبنده و ظاهر زیبای زندگی، آه از نهاد خود می کشند و به تمامی نعمتهای خداوند، بد می گویند. و کسانی که فراسوی این دنیا را، جهانی جاودان و برتر می بینند که هدف نهایی این زندگی بوده و حکمت تمامی داده ها و نداده های الهی در آینه آن نمودار می شود، همیشه آرام و مطمئن به تلاش خود ادامه می دهند و در کنار بهره مندی از تمامی مواهب الهی، زبان به ستایش خداوند، گشوده نگاه می دارند، چون دنیا را هدف نهایی نمی بینند و بیش از گذرگاهی موقت به آن اعتنایی ندارند. هرگاه نیز ریزش نعمتهای دنیوی به سوی آنان روانه شود، خود را گم نمی کنند، بلکه به مرحله ای جدید از امتحان می نگرند؛ مرحله ای که هیچ گاه سنگینی مسؤولیت آن را بر دوش خود فراموش نمی کنند و سعی در انجام وظیفه خود با جلوه ای دیگر می کنند. همانند سلیمان نبی که تمامی سلطنت و حکومت خویش را با عبارت «ذلک فضلُ اللّه » (این داده خداوند است) تحلیل می کرد.
در کنار این معرفت، بینشی دیگر ضرورت دارد که گاه نعمت خداوند به انسان، جلوه مادی و ظاهری ندارد، گرچه در نگاه دنیاطلبان و دنیاپرستان هیچ ارزشی نخواهند داشت ـ چون درک عطر معنویت و رایحه عشق الهی نیازمند لیاقت خاص است که همگان از این لطف خداوند بهره مند نخواهند بود ـ اما در دیدگاه صاحبان عشق و اندیشه که هستی را گلستان زیبایی از رازها و نیازهای ملکوتی می نگرند، ارزشی برتر از باورهای زنگ آلود دیگران دارد؛ هرچند کوته فکران این نظر را نپسندند و با نگاهی دیگر به آن بنگرند. دانش، بصیرت، اندیشه روشن، استعداد مناسب، ذوق شایسته، قدرت هدایت انسانها، آشنایی با معارف ناب الهی، فهم آیات قرآن، برخورداری از قوه تحلیل حوادث، عشق به عبادت، دلدادگی به اهل بیت عصمت و طهارت، پایمردی در صراط مستقیم هدایت، پیروی همه جانبه از ولایت و ... نمونه هایی از رزقهای گرانبهای خداوند به برخی انسانهاست که بسان کیمیایی ارزشمند وجود و هستی صاحبان آنها را غیر قابل توصیف نسبت به ارزشهای مادی می کند.
پس به دست آوردن بهره های مادی دنیا هدف اصلی انسان در زندگانی نیست، بلکه وسیله ای برای فراهم سازی امکانات رشد و تعالی شخصیت او خواهد بود. افزون بر آن تمامی بهره های ما از دنیا جلوه های زودگذر و رزقهای ناپایدار مادی نخواهد بود که در این صورت بزرگترین توهین و تحقیر را نسبت به مقام والای انسان کرده ایم، بلکه بسیاری از مواهب خداوندی بهایی برتر از امکانات مادی دارد و آثاری ماندگار برای همیشه تاریخ بشریت به جا خواهد گذاشت.
با توجه به این دو مطلب چون به تقدیر و تدبیر الهی در وسعت روزی یا کمی رزق بسیار بنگریم، در می یابیم تمامی تفاوتها بر اساس «حکمت» و «مصلحت» است، نه آنکه تبعیض باشد و یا تفاوت بیجا.
«حکمت» و «مصلحت» در روزی انسانها
قرآن کریم را که می گشاییم حکمت وسعت روزی در باره برخی انسانها را سپاسگزاری و خرج نعمتهای الهی در مسیر مورد نظر خداوند می بینیم. کسانی که از اوان جوانی همواره دانش، دارایی، مقام و موقعیت و تمامی داده های خداوند را بجا صرف کرده اند و شکرگزار هر یک بوده اند، از این رو به پاس لیاقتها و شایستگیها، نعمتهای بیشتری بر آنان ریزش کرده و در ابعاد مختلف روزی، گشایشهای فراوانی داشته اند. این حقیقت گرانبها در آیه ای کوتاه و به یادماندنی بیان شده است: «لئن شکرتم لازیدنّکم؛(16) اگر شکرگزار باشید، نعمتها و الطاف خود را بر شما بیشتر از پیشتر می کنم.»
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر، نعمت از کفت بیرون کند
گروهی دیگر را در جامعه می یابیم که همیشه دستی پر از نعمتهای مادی و معنوی دارند و بدون آنکه دچار سختی معیشت و رنج زندگی گردند، با آبرویی بسیار و شخصیتی ارجمند، تلاشی شایسته می کنند و خداوند نیز درهای رحمت و وسعت روزی را بر آنان، گشوده نگاه داشته است. اینان صاحبان تقوا، پرهیزکاری و عبودیت اند؛ کسانی که در عرصه های مختلف زندگی ارزشهای دینی خود را با هوا و هوسها مبادله نکرده اند و همیشه با قلبی مطئمن، دلی لبریز از عشق الهی و کوششی فراگیر، به دنبال درآمدی پاک و شایسته بوده اند و خداوند نیز، راههای غیر قابل تصوری برابر دیدگانشان گشوده و درآمدهای چشمگیری برایشان فراهم ساخته است تا پاداش پرهیزکاری آنها در این دنیا نیز داده شود. خداوند متعال برای درس آموزی همگان و ترسیم راه روشنی از رشد و تعالی مادی و معنوی می فرماید:
«و لو اَنَّ اهل القری آمنوا و اتقوا، لفتحنا علیهم برکاتٍ من السماء و الارض؛(17) هرگاه
مردم روی زمین ایمان آورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین را به روی آنان می گشاییم.»(18)
دسته دیگری که تقدیر خداوند بر آن قرار گرفته تا از نظر امکانات زندگی و رفاه مادی وضع آراسته و کاملی پیدا کنند، کسانی هستند که در «امتحان و آزمایش» قرار گرفته اند. اینان شعارهای بسیاری در پایبندی خود به دستورهای الهی سر می دادند و همیشه با انتقاد از دیگران و یا حمله به برخی افراد، خود را پاک و منزه از دلبستگیهای مادی و انحرافات اخلاقی نشان می دادند و در حضور دیگران و یا هنگام مناجات با خداوند درخواست نعمتهای فراوان و الطاف بسیار کرده تا به خدای خود و بندگان او، پایمردی به اصول اخلاقی و پایداری در حفظ ارزشهای اسلامی را ثابت کنند، اما بسیاری از اینان چون لذت شیرین و طعم گوارای مادیات و رفاه را چشیدند، ابتدا به توجیه کارهای خود پرداخته، سپس با بی اعتنایی به دستورهای الهی، خود را خوشبخت جلوه داده و چندی بعد با حمله به اساس سخنان پیشوایان و بایدها و نبایدهای خداوندی، هر یک را با حقوق بشر(!)، دنیای امروزی(!)، مردم دیگر کشورها و افراد متمدن(!) ناسازگار معرفی می کنند.
دیری نمی گذرد که وضع ظاهری آنان، همسر و فرزندانشان دگرگون می شود. اسرافها و تبذیرها جایگزین انفاقها و کمکها به مستضعفان ـ که همیشه سخن از آن می گفتند ـ می شود و آرام آرام با عبارات و ضرب المثلهایی نادرست، بهانه هایی از سر بی بهانگی مطرح می کنند که:
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو، اگر لذت دنیا را نبری، زندگی خودت را باخته ای، بگذار ما هم چند روزی خوش باشیم، عبادت، مالِ مردم بیکار است و اصلاً قدیمی شده است ...
خداوند، حکمت وسعت روزی خود را برای اینان «فتنه» می داند و می فرماید: «اِنّما اموالکم و اولادکم فتنةٌ؛(19) همانا دارایی ها و فرزندان شما، مایه امتحان و آزمایش شما خواهند بود.»
سپس حال برخی از ثروتمندان و صاحبان امکانات و نعمتهای فراوان مادی و معنوی را، عبرت گیری دیگران و پندپذیری صاحبان خرد و اندیشه دانسته تا در پی این حکمت، چنین افراد خوش سخن و بدعمل نیز که همیشه با مکر و حیله خود دیگران را فریب داده و خود را پاک و مقدس می نمایاندند، دچار «استدراج» یعنی خودبرتربینی، تحقیر مؤمنان، نیشخند اولیای الهی و سرانجام «هلاکت جاودان» شوند:
«سَنَستدْرَجهم من حیثُ لا یعلمونْ و اُملی لهم اِنَّ کیدی متین؛(20) بزودی اینان را از جایی که نمی دانند استدراج می کنیم ـ و هر روز با افزودن دارایی ها و موقعیتهای چشمگیر دچار امتحان، انحراف و هلاکت اخلاقی اجتماعی می کنیم، مال و اولاد و عمر طولانی می دهیم ـ که کید من متین و محکم است.» نمونه ای کامل از این افراد «ثعلبه» است که فقیر و تهیدست بود و هر روز در مسجد رسول اللّه (ص) حاضر می شد و پشت سر آن حضرت نماز جماعت می خواند و به سخنان دلنشین و روح افزای پیامبر گوش می داد. وی روزی از رسول خدا تقاضای دعا برای بهبود وضع مالی خود کرد، اما رسول اللّه (ص) با جمله ای کوتاه، وی را منصرف کرد که: «ثعلبه! صلاح تو نیست وضع مالی و دارایی ات خوب شود. مصلحت نیست».
اما فردای آن روز و فرداهای دیگر اصرار و پافشاری ثعلبه استمرار یافت تا آنکه پیامبر بدو فرمود: «ثعلبه باز هم می گویم مصلحت تو در همین زندگی است که در آن به سر می بری. درآمدی ـ هرچند اندک ـ کسب می کنی و به عبادات خود دل می سپاری. این نیز غنیمت است. بیش از این مخواه و خود را اسیر حرص و طمع مکن.»
دلدادگی ثعلبه و فریفتگی او به رفاه و لذات زندگی با اصرار بیشتر ادامه یافت تا آنکه پیامبر(ص) دعا کرد و دو درهم نیز به او داد تا با آن تجارت کند. دو درهم رسول اللّه در اثر خرید و فروش چهار درهم شد و دو گوسفند ثعلبه چهار گوسفند. فردا و هفته های بعد، رزق بیشتر و درآمد سرشارتر، ثعلبه را دل مشغول و شادمان کرده بود، به گونه ای که در اثر خستگی کار، از یک وعده نماز خود پشت سر رسول اللّه کاست و با این توجیه که نماز را می شود خواند، اما مشتری از دست می رود، وقت فضیلت نماز جماعت را از دست داده، به خرید و فروش مشغول می شد.
بارش برکات الهی بر او بیشتر از گذشته می شد تا آنکه تعداد دام و گله های گوسفند وی را مجبور به خارج شدن از مدینه ساخت. در این هنگام، صبح و ظهر و شب فرصت حضور در جماعت مسلمانان را از دست داد و تنها روزهای جمعه برای نماز جمعه حاضر می شد.
چندی بعد که مأمور زکات از طرف رسول خدا(ص) به سوی او رفت، ثعلبه به حکم زکات اعتراض نموده، از دادن آن خودداری کرد و پرداخت زکات را همانند باج دادن تلقی کرد!
وقتی خبر به رسول خدا(ص) رسید، چندین بار فرمود: «ویلٌ للثعلبه، ویلٌ للثعلبه، ویلٌ للثعلبه؛ وای بر ثعلبه، وای بر ثعلبه، وای بر ثعلبه!»
جبرئیل امین آیه ای در مذّمت ثعلبه و ثعلبه صفتان نزد رسول اللّه آورد و ضمن نکوهش خوش سخنانِ زشت عمل و دین باوران دوران فقر و دین فروشان هنگام غنا و بهره مندی، سخن خداوند را ابلاغ کرد که: «و منهم من عاهد اللّه لئن آتانا من فضله لَنَصَّدَّقن و لنکونَنَّ من الصالحین فلماء اتاهم من فضله بخلوا به و تولّوا و هم معرضون؛(21) و از آنان کسانی اند که با خدا عهد کرده اند که اگر از کَرَم خویش به ما عطا کند، قطعا صدقه خواهیم داد و از شایستگان خواهیم شد. پس چون از فضل خود به آنان بخشید، بدان بخل ورزیدند و به حال اعراض روی برتافتند.»
خبر نزول آیه که به ثعلبه رسید، دوان دوان و هراسان خدمت رسول اللّه آمد و حاضر شد تمام دارایی خویش را بدهد، اما آیه در باره او نباشد. رسول خدا(ص) نگاهی به او کرده، فرمود:
ثعلبه! دو درهمی را که روز اول به تو دادم، بده.
... و از آن لحظه دارایی و ثروت ثعلبه کم و کمتر شد تا آنکه همانند دوران تنگدستی و فقر خود گردید، اما با تفاوتی از اوج ایمان تا قعر کفر و انحراف!(22)
پس آزمایش و ابتلا، حکمت دیگری در کاستی رزق یا فزونی روزی است، تا ناخالصیها نمایان و انسانهای پایدار و راست قامت در عرصه های مختلف فقر و غنا مشخص شوند. این نکته ای است که در قرآن با این بیان آمده است:
و لیبتلی اللّه ما فی صدورکم و لیمحّص ما فی قلوبکم؛(23) تا خدا آنچه در سینه ها پنهان دارید، بیازماید و آنچه در دلها نهان کرده اید، آشکار سازد.
تنگی رزق و مسایل تربیتی
بشنو این نکته که خود را ز غم آزاد کنی
خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی
کار خود گر به کَرَم بازگذاری حافظ
ای بسا عیش که با بخت خدا داده کنی(24)
مصلحت و حکمت دیگری که در نوع سوم رزّاق بودن خداوند ـ که تقدیر و سرنوشت الهی نام گرفته است ـ وجود دارد، تنگی رزق به خاطر صلاحدیدهای مسایل تربیتی است. آنجا که بندگان شایسته خداوند، اراده کاری دارند که خود به صلاح و فساد آن آگاهی کامل ندارند، پروردگار متعال، تقدیری بر اساس مصلحت آنان می کند تا همیشه یاد و نام او زمزمه دلهای آنان باشد و علاوه بر آنکه باورهای ناب الهی را حفظ کنند، هیچ گاه در سراشیبی ضلالت و ظلم قرار نگیرند و در پی کم ظرفیتی و دوری از سعه صدر در مسایل رفاهی و مادی، دیگران نیز از سوزش ستم اینان ایمن باشند:
«ولو بسط اللّه الرزقَ لعباده لبغوا فی الارض و لکن ینزّل بقدرٍ ما یشاء انه بعباده خبیرٌ بصیرٌ؛(25) هرگاه خداوند روزی را بر [بعضی] مردم گشاده دارد، راه ظلم و طغیان پیش می گیرند؛ از این رو هرچه را بخواهد، نازل می کند، زیرا او به وضع بندگانش باخبر و آگاه است.»
با نگاهی درس آموز به مجموع مباحث این نوشتار در می یابیم، همه ما باید تلاش و توکل، کوشش و شناخت و فعالیت و معرفت داشته باشیم تا هیچ گاه دست از کار و فعالیت نکشیده، تنبلی، سستی و تن پروری خود را با بهانه های نابخردانه ای چون متقی بودن، توکل داشتن و ... توجیه نکنیم و از آن سو افراط در کار و فعالیت فراوان نکنیم تا آنکه خود را محور رزق و روزی بدانیم و تمامی درآمد زندگی را محصول تفکر، تدبّر و تلاش دانسته، هیچ اراده برتری در وسعت یا کمی بهره های مادی ندانیم!
*
پرداخت به پرسشهای دیگر، در بخش دوم مباحث در شماره آینده خواهد بود.
ادامه دارد.
________________________________________
1 ـ دیوان حافظ، برگزیده از غزل ش8.
2 ـ مفردات راغب اصفهانی، ص194؛ قاموس قرآن، سیدعلی اکبر قرشی، ج2، ص82.
3 ـ تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم شیرازی و نویسندگان، ج20، ص374؛ رک: المیزان، ج3، ص138؛ تفسیر نمونه، ج9، ص16؛ کشف الاسرار، ج7، ص534؛ تفسیر الکبیر فخر، ج23، ص112 و ج2، ص30؛ التبیان، ج1، ص57.
4 ـ مفردات راغب اصفهانی، ص353؛ المیزان (ترجمه)، ج18، ص155 و 596.
5 ـ نهج البلاغه، خ91، بخش 3؛ خ90، بخش 4؛ خ91، بخش 2.
6 ـ همان، خ109، بخش 2؛ خ23، بخش 4؛ خ114، بخش 16؛ کلمات قصار 300 و 454.
7 ـ همان، خ91، بخش 8؛ خ185، بخش 26؛ خ109، بخش 2؛ خ31، بخش 70.
8 ـ سوره هود، آیه 6.
9 ـ سوره اسراء، آیه 30.
10 ـ سوره سبأ، آیه 15 (کلوا من رزق ربکم و اشکروا له...).
11 ـ سوره مؤمن، آیه 64 (و رزقکم من الطیّبات ...).
12 ـ سوره ذاریات، آیه 22 (و فی السماء رزقکم و ما توعدون).
13 ـ همان، آیه 23؛ بقره، آیه212؛ انعام، آیه 151؛ انفال، آیه 3؛ یونس، آیه 24؛ هود، آیه 6؛ طه، آیه 132 و حج، آیه 28.
14 ـ دیوان حافظ، برگزیده غزل 380.
15 ـ تفسیر نمونه، ج3، ص365 و 366.
16 ـ سوره ابراهیم، آیه 7؛ سوره مائده، آیه88؛ سوره غافر، آیه 64؛ سوره بقره، آیه 268؛ سوره شوری، آیه 42.
17 ـ سوره اعراف، آیه 96؛ سوره انعام، آیه 151؛ سوره یونس، آیه 59؛ سوره هود، آیه 6 و 15 و 16؛ سوره رعد، آیه 26؛ سوره اسراء، آیه 30؛ سوره روم، آیه 37.
18 ـ تفسیر نمونه، ج20، ص314؛ المیزان (ترجمه)، ج17، ص436؛ ج11، ص310 و 316.
19 ـ سوره تغابن، آیه 15؛ المیزان، ج18، ص88.
20 ـ سوره اعراف، آیه 182 ـ 183؛ المیزان، ج18، ص88.
21 ـ سوره توبه، آیه 75 و 76.
22 ـ المیزان، ج9، ص553 و 554.
23 ـ سوره آل عمران، آیه 154؛ المیزان، ج18، ص88.
24 ـ دیوان حافظ، برگزیده غزل 473.
25 ـ سوره شوری، آیه 27.

بخش دوم
در بخش اول، دید و بازدید خانواده ها را همراه با پرسشهای متفاوتی در باره مشکلات زندگی دانستیم که از آن میان سؤال بسیاری در باره فلسفه وسعت روزی برخی و یا کمی رزق بعضی خانواده ها، رابطه رزاقیّت خداوند با تلاش و آینده نگری ما، عوامل افزایش روزی، تأثیر دعا در وسعت رزق و پرسش از بهترین رزق و روزی مطرح گردید.
در آن بخش، ابتدا به تعریف رزق پرداختیم و آن را «بخشش پی در پی و عطای دایمی» دانستیم، که در جلوه های مادی مانند خوراک، پوشاک و مسکن و یا معنوی همچون علم، عقل، ایمان، حج، شهادت و ... تجلّی خواهد کرد.
ضمانت روزی از سوی خداوند متعال برای تمامی موجودات زنده، اندازه گیری آن به طور عادلانه و آزمایش افراد به این وسیله در کلام امام علی ـ علیه السلام ـ روشن گردید و با توجه به آیات قرآن عهده دار شدن پروردگار برای روزی تمامی جنبندگان، بصیرت خداوند در مقدار روزی و مسؤولیت تمامی موجودات در برابر این لطف الهی را مطرح کردیم.
سپس بحث را با پرسش نخست یعنی فلسفه وسعت روزی و یا کمی رزق برخی خانواده ها ادامه دادیم و ضمن توجه به ابعاد اعتقادی، اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی پرسش، تفاوت روزیها را دو گونه تقسیم دانستیم؛ یکی ساختگی و مصنوعی، دیگری طبیعی و شایسته. آنگاه نوع دیگری از رزق الهی را در چهره تقدیر خداوند بررسی کردیم و ضمن اشاره به دیدگاه انسانهای پاک سرشت، در باره درآمد زندگی و امکانات مادی، هدف نبودن پول و سرمایه را گوشزد کردیم و تمامی داده های خداوند را در آینه مادیات ندانستیم، زیرا بهره های دیگری از معنویات همچون عقل، علم، تدبیر، بصیرت، ولایت، توفیق، بندگی پروردگار و خالص سازی اعمال و نیات، ارزشی در اوج برتری و قداست دارند و برای خردمندان و اندیشمندان از اهمیتی غیر قابل مقایسه با «نام و نان» برخوردارند.
بخش پایانی نوشتار قبلی در باره «حکمت و مصلحت» در روزی دهی بود که «شکر و سپاسگزاری خداوند» و «تقوا و پرهیزگاری الهی» را، حکمت افزایش روزی صاحبان این صفات دانستیم و علت وسعت روزی بسیاری دیگر را مصلحت آزمایش و امتحان و یا استدراج بیان کردیم و از سوی دیگر فلسفه تنگی رزق در زندگی را صلاحدیدهای تربیتی همانند دور نشدن از ارزشهای الهی و یا جلوگیری از سرکشی و طغیان به هنگام درآمدهای فراوان دانستیم.
اینک پرسش دیگری مطرح کرده و به پاسخ آن می پردازیم.
* *
اگر روزی رسان ـ طبق حکمت و مصلحت بندگان ـ خداوند است، تلاش و پشتکار ما در این میان چه نقشی خواهد داشت؟
پرسشهای دیگر در پرتو این سؤال مطرح می شود؛ سخنانی در معارف دینی ما مطرح است، از جمله: هرگز کسی را به خاطر هوش فراوان، پشیزی افزون ندهند و احدی را به خاطر حماقتش کم نمی دهند، هیچ کس از دنیا نمی رود مگر آنکه تا آخرین ذرّه روزی اش را می خورد، و یا در سخنان معصومان روزی به دست خداوند دانسته شده و تلاش و کوشش در به دست آوردن آن عملی ناپسند معرفی شده است؛ و در روایاتی آمده است که نوعی از رزق به دنبال انسان می آید و در این صورت تحصیل، تدبیر و سختکوشی برای حال و آینده هیچ نقشی نخواهد داشت؛ پس بهتر آن است که خود را در آسیاب پرحادثه زمان و ناهمواریهای رنج آور زمین، به سختی و اندوه نکشانیم، چون بنا بر این سخنان، رزق به دست رزّاق است؛ آنچه قسمت است، می رسد و تلاش در به دست آوردن آن نتیجه ای در بر نخواهد داشت!
پیش از شروع پاسخ توجه به چند نکته ـ در این بحث و بحثهای دیگر ـ راهگشای بسیاری از مشکلات فکری و شبهات عقیدتی ما خواهد بود. نخست آنکه نظام آفرینش بر پایه «علت و معلول» و یا «سبب و مُسبّب» استوار است و اصول پایدار و جاودان دین ما را به این سو فرا می خواند که: «لیس للانسان اِلاّ ما سعی؛(1) دستاوردی برای انسان نخواهد بود مگر با زحمت و تلاش او، «اِنَّ اللّه لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا ما بانفسهم؛(2) خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر خود تلاش کنند».
نکته دوم آنکه داروی روحی روانی همانند داروی جسمی برخی به تنهایی قابل استفاده است و شرایط ویژه ای نیاز ندارد، اما بسیاری به شرایطی چون شخص، زمان استفاده،
زمینه سازیهای قبل از استفاده، سن افراد، همراهی برخی دیگر از داروها، استفاده و یا عدم استفاده غذا و داروهایی پیش و بعد از مصرف و ... نیازمند است. بدون شک نوع دوم داروهای جسمی یا روحی نیازمند تشخیص متخصص برای درمان و تجویز صاحبنظر است. در غیر این صورت آثار ناهنجار فراوانی به دنبال خواهد داشت.
معارف ناب، سخنان پاک معصومان ـ علیهم السلام ـ و آموزه های وحی در موضوعات مختلف نیز بدین گونه اند. برخی از آیات و روایات از نظر ظاهری معنایی روشن، روان و قابل فهم دارد و به تنهایی مفهومی هدایت بخش را بیان می کند، اما بسیاری دیگر باید با شرایط دیگر ارزیابی شود؛ همراه با دیگر آیات و روایات بررسی گردد؛ ابعاد و زوایای دید
هر یک تشریح شود و سرانجام به صورت دسته بندی، مراتب هر یک توضیح و فلسفه بیان سخن تشریح گردد و این مهم بی گمان نیازمند به متخصصان زبردست، توانا، پرحوصله و اندیشه گری دارد که سالهای بسیار بسان غواصان سختکوش در دریاهای معارف به دنبال صید گوهرهای گرانبهای معرفت بوده تا با چیدن درست و آموزش صحیح هر یک، مجموعه ای از زیباترین حقایق هستی را از آیات و روایات در اختیار دیگران قرار دهند.
در باره پرسش نخست این بخش که رابطه رزّاقیّت خداوند با تلاش و تدبیر ما چیست، نکته اول جوابگو خواهد بود؛ یعنی پروردگار متعال رزّاق است و تمامی موجودات زنده بر سفره لطف و برکت او حضور دارند، اما جهان هستی بر این پایه استوار است که هر کسی به مقدار تلاش و تکاپوی خود و استفاده از نیروهای خدادادی همانند عقل، استعداد، فعالیت بدنی و ... روزی خود را به دست می آورد و این رزق نیز با اراده خداوند و خواست او فراهم می شود. پس تلاش و تدبیر امری لازم و ضروری است، ولی سبب تام و علت حتمی به دست آوردن روزی نخواهد بود، بلکه نیازمند شرایط، زمینه ها و عواملی است که خداوند فراهم می کند، سپس هر یک از ما رزق خویش را کسب می کنیم. در غیر این صورت موانع فراوانی که گاه هیچ یک قابل پیش بینی نیستند، تصمیم و اراده ما را دگرگون می کنند و تمامی تلاش ما هیچ حاصلی در بر نخواهد داشت. همان گونه که تاکنون هر یک از ما در فرصتهای مختلف تصمیمهای بسیاری گرفته ایم، اما پس از چندین گام باز به جای اول برگشته ایم و منصرف شده ایم.
دَوْر فلکی یکسره بر منهج عدل است
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل
از بهر معیشت مکن اندیشه باطل(3)
چنین باور تابناکی بوده که پیشوایان معصوم علیهم السلام همچون امیرالمؤمنین علی علیه السلام، امام باقر و امام صادق علیهما السلام خود در نخلستانها و مزارع کار می کردند و در هوای گرم مدینه رزق و روزی خویش و خانواده را به دست می آوردند و چون برخی بر اساس باور غلط خود اعتراض می کردند، می فرمودند: اگر در این حال از دنیا برویم، بهترین حالت است، زیرا مشغول اطاعت خداوند متعال بوده ایم. تلاش می کنیم تا خود و خانواده خود را از مردم بی نیاز سازیم.(4)
و بدین وسیله امامان معصوم علیهم السلام قضای الهی و رزّاقیّت خداوند را وابسته به سعی و تدبیر افراد بیان کرده و به دنبال روزی رفتن را با مقدّر بودن آن متضادّ نمی دانسته اند.
با این سخن پاسخ دیگر پرسش در این بخش نیز روشن می شود که علت بیان این گونه روایات که «هرگز کسی را به خاطر هوش فراوان در کسب روزی پشیزی افزون ندهند و فردی را به خاطر حماقتش کم نخواهند داد» چیست. بخوبی آشکار است که این سخنان برای غبارروبی اذهان از باورهای نادرست است که خود را همه کاره در کسب معیشت بدانیم و گاهی نیز با تکیه بر تحصیلات، تجربیات، آشنایان، مقام خود، زیرکیها و ... هیچ تدبیر الهی را در تلاش خود دخالت ندهیم.
از این رو بر پایه این اعتقاد راستین به تلاش و کوشش توأم با تقوا برای کسب روزی اهمیت شایانی داده شده است، به طوری که امام صادق علیه السلام می فرماید: «در تحصیل روزی تنبلی نکنید، زیرا پدران ما در این راه می دویدند و آن را طلب می کردند ...(5) کسی که برای روزی خانواده خود تلاش کند، همانند مجاهدان راه خداست.»(6)
افزون بر تشبیه قداست و عظمت تلاش و زحمت برای کسب روزی دستور داده شده است که مسلمانان صبح هرچه زودتر از خانه خارج شوند و به دنبال تلاش برای زندگی بروند ...(7) از جمله افرادی که دعایشان هرگز به اجابت نمی رسد، کسانی هستند که با تنی سالم، گوشه خانه نشسته، برای گشایش روزی دعا می کنند!(8)
حال به پرسش بعدی می رسیم که فلسفه نکوهش تلاش فراوان برای درآمد بیشتر در برخی روایات چیست؟ پیشتر در نکته دوم اشاره ای به زمان، مکان، شرایط و چگونگی بیان برخی روایات کردیم و فهم بسیاری از سخنان معصومان علیهم السلام را در کنار دیگر گفتار آنان مطرح کردیم که این مهم نیاز به تخصص و فرهیختگی فراوان خواهد داشت. اینک با نگاهی به این دسته از روایات و گذری بر روایاتی که ما را در کسبِ روزی تشویق می کند، درمی یابیم خصوصیات زمان و مخاطبان نقشی اساسی در فلسفه بیان معصوم ـ علیه السلام ـ داشته است. آنجا که گروهی تقوا، پرهیزگاری و توکل به خدا را بهانه سستی و تنبلی کرده اند، سخنان شتاب آفرین در کار و تلاش و کسب روزی بیان شده است و وقتی برخی افراد هدف ارزشمند و عالی خود را زرق و برق دنیا، درآمد بیشتر، و افزایش ثروت دانسته اند، به گونه ای که در راه رسیدن به آرمان خود از ستم، جنایت و خیانت به افراد و جامعه مسلمانان کوتاهی نمی کنند، پیشوایان همچون طبیبی ماهر برای برگرداندن سلامت و سعادت و ایجاد تعادل روحی روانی که دور کردن حرص و ولع است، سخنانی در مذمت تلاش برای کسب زخارف دنیا و دلبستگی به ثروت و درآمد بیان می کنند و این گونه افراد را به این باور می رسانند که:
گر نصیبت بُوَد، آید از یمن
گر نصیبت نیست، افتاد از دهن
تا بداند تلاش امری ضروری و حیاتی است، اما علت تام و تمام نخواهد بود، بلکه سرچشمه درآمدها و خوشیها به دست خداوند است و همه باید صبح و شام از صمیم جان به پروردگار مهربان بگوییم: بیدک الخیر انک علی کل شئ قدیر؛(9) تمام خوبیها به دست تو است و تو بر هر چیزی قادر و توانایی. بدین خاطر امیرالمؤمنین(ع) برخی رزقها را این گونه معرفی کرده اند که به دنبال انسان می آیند تا بدانیم همه درآمدها با تلاش ما حاصل نمی شود.(10)
عوامل وسعت روزی و اسباب کمی
رزق
آموزه های تربیتی قرآن و دستورهای معصومان ـ علیهم السلام ـ در باره عوامل وسعت روزی و یا کمی رزق، بیانگر حقایقی ارزشمند است، که در پرتو آنها رابطه ما و پروردگارمان و نیز رابطه ما و جامعه اسلامی و ارتباط ما با خود و خانواده مان ـ که در جلوه های رفتار و گفتار تجلّی می یابد ـ حساستر، دقیقتر و اندیشه گرایانه تر خواهد شد. با این معارف دینی، تمامی اعمال خود را با نگاهی دقیقتر و حساب شده تر انجام می دهیم و با توجه به آثار هر یک در خود، خانواده و جامعه، مسؤولیت بیشتری احساس می کنیم. برخی از این عوامل عبارتند از:
1. تقوا و پرهیزکاری
«و من یتق اللّه یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب؛(11) هر کس از خدا پروا کند، [پروردگار [برای او راه بیرون شدن [از سختیها] را قرار می دهد و از جایی که حسابش را نمی کنند، به او روزی می رساند.»
«و لو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض؛(12) هرگاه مردمِ روی زمین ایمان آورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین را به روی آنان می گشاییم.»
رزق بی گمان و یا لطفی که بدون تدبیر برای انسان فراهم می شود، نعمتی است که امام صادق ـ علیه السلام ـ آن را مخصوص بندگان باایمان خداوند دانسته است و ضمن تفسیر آن به «مبارک و پرخیر بودن»، حکمت این رحمت را ارتباط بیشتر مؤمنان با خداوند از راه دعا به درگاه او می داند، تا بیشتر از همیشه روزی ای بدون پیش بینی نصیب خود سازد.(13)
ویژگی چنین روزی ای پاک و شایسته ـ که نشان از محبوبیت بندگان پارسا و پرهیزگار دارد ـ به گونه ای است که امام زین العابدین علیه السلام در دعای خود به ما آموزش می دهد از خداوند این گونه حاجت بخواهیم: «اللهم صل علی محمد و آل محمد و اکفنی مؤونة الاکتساب و ارزقنی من غیر احتساب؛»(14) خدایا! درود فرست بر محمد و دودمان پاک او و زندگی مرا با درآمد کسبم کفایت کن و از رزقهای بی گمان نصیب من گردان! چنین لطف چشمگیر خداوند به دین باوران پرهیزکار، گویای این سخن است که آفرینش و نعمتهای الهی برای انسان کامل و افراد خداجو فراهم شده است. اگر ما گوش به فرمان پروردگار باشیم و از پیشوایان معصوم(ع) اطاعت کنیم، ریزش رحمت حق نیز به سوی ما جاری خواهد شد.
2. یاد خداوند و سپاسگزاری
از نعمتهای او
«شکر» عامل بسیار مؤثر در افزایش نعمتها و الطاف الهی است که خداوند با صراحت بدان اشاره فرموده است: «لئن شکرتم لازیدنّکم؛(15) هرگاه شکر نعمتها را به جا آورید ـ و آن را در موارد واقعی صرف کنید ـ نعمت را بر شما افزون می کنم.»
«تکبیر» نمادی از یاد خداوند در سرای دل است که رسول خدا این گونه بر آن تأکید کرده است: «کسی که رزق او کم شده است، زیاد تکبیر بگوید. [تا یاد خداوند باعث گشایش روزی او گردد]»(16)
و در سخن دیگری امام صادق(ع) برای «استغفار» که زدودن غبار غفلت و گناه از حرم قلب است، چنین تأثیری را بیان کرده است: «زمانی که روزی شما کاستی گرفت و اندک شد، رو به استغفار و طلب توبه کنید که پروردگار متعال خود این راه را برابر ما گشوده و فرموده است: استغفروا ربکم انه کان غَفّارا یُرسل السّماء علیکم مدرارا و یُمددکم باموال و بنین و یجعل لکم جنات؛ از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است [تا در دنیا] بر شما از آسمان باران پی در پی فرستد و شما را به اموال و پسران یاری کند و در آخرت برایتان باغها قرار دهد.»(17)
دعا به برادران مؤمن و پرهیزکار، جلوه ای دیگر از یاد خدا برای ریزش نعمتهای بیشتر است، که امام باقر(ع) با اشاره به آن فرمود: «بر شما باد به دعا برای برادرانت که همانا باعث افزایش روزی خواهد شد.»(18)
«توکل» به خداوند نیز فراوانی روزی را به همراه دارد، آن هم رزقی بی گمان و بدون پیش بینی. چنان که رسول اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ توکل کنندگان را به پرندگانی تشبیه کرده اند که بدون دغدغه خاطر هر صبحگاه از لانه بیرون می روند و شامگاهان سیر از روزی الهی به سرای خود باز می گردند.(19)
3. نیکوکاری، خوش اخلاقی و
مهربانی
نیکوکاری، خوش اخلاقی و مهربانی و پذیرایی از بندگان صالح خدا با نعمتهای الهی در دست ماست. این کار پسندیده رضایت پروردگار را در رسیدگی به صالحان و مؤمنان، فراهم می کند. از این رو خدا چون صلاحیت و اهلیت برای انسان می بیند، لطف و رحمت بیشتر خود را نثار وی می کند.
امیرالمؤمنین علی ـ علیه السلام ـ در این باره می فرماید: «پاکی نیت و طراوت اندیشه، دوری از تنگ نظری در برخوردها، سهل گرفتن در زندگی با دیگران، گشایش چهره و خوش برخورد بودن با برادران مسلمان، گنجهای رزق آدمی و باعث افزایش روزی انسانها خواهد بود.»(20) و حضرت صادق(ع) خوبی با خانواده، نیکی با همگان و خوش اخلاقی پسندیده و بجا را موجب گشوده شدن درهای روزی بیان کرده اند.(21)
4. انفاق از دارایی و پرداخت
حقوق مالی
صدقه فراوان و خرسندی دیگران با کمکهای مالی، خرسندی خداوند را به دنبال دارد و تأثیری بسیار در جلب روزی به همراه خواهد داشت. همان گونه که امام علی(ع) فرمود: «استنزلوا الرزق بالصّدقة؛(22) با صدقه اسباب نزول بیشتر رزق خود را فراهم کنید.»
و در جای دیگر «زکات» و ادای حقوق واجب مالی را موجب فزونی روزی دانسته اند: «الزکاة تزید فی الرّزق؛(23) دادن زکات زیاد شدن رزق را به همراه خواهد داشت.»
5. بیداری صبحگاهان و
وضوی دایم
اذان صبح تا طلوع آفتاب لحظه هایی است که نوعی سبکبالی، طراوت روحی و شادی خاطر برای تمامی روزبیداران را به همراه دارد، به گونه ای که هیچ گونه افسردگی روحی و خمودی فکری در انسان احساس نشده و با نشاطی غیر قابل توصیف به کارهای شایسته می پردازد. ارزاق بندگان در این ساعت تقسیم می شود و خوابیدن کراهت دارد. آنان که توفیق بیداری در این لحظات را دارند، افزون بر رزق عادی، نوعی افزایش روزی نیز نصیبشان می شود. همان گونه که امام باقر ـ علیه السلام ـ آیه شریفه «و اسألوا اللّه من فضله؛(24) از فضل الهی طلب کنید» را به هوشیاری و بیداری در بین الطلوعین تفسیر کرده اند.(25)
وضوی دایم و طهارت همیشگی، راحتی روح و برکات لحظه های روز و افزایش روزی(26) را به دنبال دارد. آنان که آرام آرام این حالت پسندیده را در خود ایجاد کنند و با تمرین به صورت عادت دایمی برای خود درآورند، نوعی طراوت روحی و قداست باطنی حس می کنند که پس از چندی ترک چنین صفت ارزشمندی برای آنها مشکل خواهد بود.
6. دوری از گناه، ظلم و نافرمانی
خداوند
براستی کسانی که در زندگی خود با ما صادق، مهربان و مؤدب هستند، چه جایگاهی نزد ما دارند؟ و آنان که چندین بار تاکنون به ما نزدیک شده، از مهربانی و سخاوت و لطف ما استفاده کرده و پس از چندی نه تنها سپاسگزاری نکرده، بلکه علیه ما اقدام کرده و عمل آنان آثار زشتی ایجاد کرده است، چه موقعیتی در دل و اندیشه ما دارند؟ آیا به این دسته از افراد باز هم احسان می کنیم و از امکانات خود در اختیار آنان قرار می دهیم؟
ویژگی ذاتی اطاعت و استفاده نعمتهای الهی در مسیر حقیقی آن، فزونی تمامی داده های خداوند و ریزش الطاف چشمگیر دیگری را به همراه دارد و عملکرد ذاتی گناه، معصیت و مصرف نعمتهای خداوند در مسیری نادرست و علیه دستورهای الهی، تنگی معیشت و کمی رزق و زندگی سخت و دشواری را به همراه خواهد داشت. از این رو پیشوایان معصوم علیهم السلام فرموده اند: «با گناه افراد، رحمت و روزی خداوند به روی آنان بسته می شود؛ برکات رزق برطرف می گردد؛ گوارایی و شادکامی و راحتی زندگی زدوده می شود و مسیر گذران عمر با دشواری و سختی روبه رو خواهد شد.»(27) در حدیثی از امام باقر علیه السلام می خوانیم: «گاه انسان گناهی می کند و روزی از او قطع می شود.» سپس حضرت(ع) این آیه را تلاوت کرد: «اذ اقسموا لیصرمنّها مصبحین؛(28) هنگامی که صاحبان باغ سوگند یاد کردند صبحگاهان میوه ها را بچینند و اجازه ندهند حتی یک نفر غیر از آنها استفاده کند، بلایی از سوی پروردگارت ـ در حالی که آنها در خواب بودند ـ بر آن باغ مسلط شد و آن را نابود کرد.»(29)
دعا چه تأثیری در افزایش روزی
دارد؟
روزی امیر مؤمنان علی علیه السلام رو به فرزند خود امام مجتبی علیه السلام کرد و فرمود: «پسرم! همان کسی که گنجهای آسمانها و زمین را در اختیار دارد، به تو اجازه دعا و درخواست داده و اجابت آن را نیز تضمین کرده است. به تو امر کرده که از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت کنی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد ... هرگاه بخواهی، با او درد دل می کنی و ناراحتی و مشکلاتت را در برابر او قرار می دهی، از او در کارهایت استعانت می جویی و از خزاین رحمتش چیزهایی را می خواهی که جز او کسی قادر به عطای آن نیست، مانند عمر بیشتر، تندرستی بدن و وسعت روزی. پس خداوند کلیدهای خزاینش را در دست تو قرار داده، زیرا به تو اجازه درخواست را داده است. بنابراین هر گاه خواستی، می توانی به وسیله دعا درهای نعمت خدا را بگشایی و باران رحمت او را فرود آوری.»(30)
بر پایه چنین بینشی دستور دعا به هنگام کمی روزی داده شده، تا با استمداد از خداوند، توکل به او و جلب رحمت، درهای نعمت و برکت الهی را بگشاییم ؛ شیوه ای که معصومان علیهم السلام داشتند و همواره با دعاهای خود مشکلات دیگران را برطرف می کردند. مردی بادیه نشین حضور رسول اللّه (ص) رسید و گفت: ای رسول خدا! من عده ای پسر، دختر، خواهر، برادر، نوه پسری و دختری، برادرزاده و خواهرزاده دارم و زندگی ما سست و لرزان است؛ اگر صلاح می دانید دعا کنید که خدا روزی ما را زیاد کند.
سخن مرد تهیدست که تمام شد، رسول خدا گریست و مسلمانان متأثر شدند. آن گاه پیامبر با قرائت آیه «و ما من دابة فی الارض الاعلی اللّه رزقها و یعلم مستقرها و مستودعها کل فی کتاب مبین»(31) فرمود: «هر کس این دهانها را که خدا روزیشان را ضمانت کرده، در کفالت خود گیرد، پروردگار همچون آب که می ریزد، روزی او را بریزد. اگر کفالت او کم باشد، روزیش کمتر و اگر کفالت بیشتری کند، رزق بیشتری یابد.»
در پایان رسول اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ دعا کرد و مسلمانان برای گشایش روزی آن مرد آمین گفتند. پس از مدتی آن شخص در زمره مرفه ترین و ثروتمندترین مردمی درآمد که روزی حلال دارند و در مسیر رضای خداوند زندگی می کنند.(32)
حضرت عیسی(ع) بر اساس این باور پاک و آسمانی این گونه تقاضای روزی کرد:
«اللّهم ربنا انزل علینا مائدةً من السماء تکون لنا عیدا لاوّلنا و اخرنا و آیة منک و ارزقنا و انت خیر الرّازقین؛(33) بارالها! پروردگارا! از آسمان، خوانی بر ما فرو فرست تا عیدی برای اول و آخر ما باشد و نشانه ای از جانب تو. و ما را روزی ده که تو بهترین روزی دهندگانی.»
و حضرت ابراهیم علیه السلام نیز برای اهل مکه تقاضای روزی کرد و فرمود:
«رب اجعل هذا بلدا ءامنا و ارزق اهله من الثمرات من آمن منهم باللّه و الیوم الاخر؛(34) پروردگارا، این [سرزمین] را شهری امن گردان و مردمش را ـ هر کس از آنان به خدا و روز بازپسین ایمان بیاورد ـ از فراورده ها روزی بخش.»
پیشوایان معصوم ـ علیهم السلام ـ در دعاهای خود به ما می آموزند که هر روز، هر هفته و هر سال در دعاهای مختلف وسعت رزق، گوارایی روزی و برکات بیشتر آن را از خداوند درخواست کنیم. به طور مثال در دعایی که به هنگام تعقیب نماز عشا می خوانیم، خود را از جایگاه محل روزی خویش ناآگاه معرفی می کنیم و نمی دانیم رزق ما در صحرا، کوه، زمین، آسمان، خشکی و یا دریاست و یا بی خبریم که این روزی به دست کیست و پیش کیست. از این رو ضمن درود بر محمد و آلش رزقی وسیع و بدون مشقت از پروردگار می طلبیم و تقاضای رحمت الهی می کنیم.(35)
همان گونه که در پایان دعای ندبه و در پی امواج بیکران عشق و معرفت نسبت به حضرت مهدی علیه السلام، خداوند را به مقام والا و بی نظیر فرزند عزیز فاطمه ـ علیهاالسلام ـ قسم داده و ضمن دعاهایی پربها می خواهیم که: «و اجعل ارزاقنا به مبسوطة(36)؛ پروردگارا! روزیهای ما را به واسطه [مقام و عظمت حضرت ولی عصر علیه السلام [وسیع گردان.»
انواع رزق کدامند؟ و بهترین و
برترین روزیها چیست؟
1ـ دنیوی؛ اخروی
رزق دنیوی در آینه این آیه نمایان است: «و ما من دابّةٍ فی الارض الاعلی اللّه رزقها(37)؛ هیچ جنبنده ای بر زمین نیست مگر آنکه رزق او بر عهده خداوند است.» روزی اخروی در باره شاهدان همیشه جاوید یعنی شهیدان پاک نهاد است: «عند ربهم یرزقون(38)؛ نزد پروردگار خود روزی خوارند.»
2ـ حلال؛ حرام
روزی تمام بندگان از نوع «حلال» است و طلب حلال بسان جهاد در راه خدا دانسته شده و وظیفه ای واجب بر تمامی زن و مرد مسلمان شمرده شده است، اما شتاب در کسب روزی، حرص به مال دنیا، بی اعتمادی به خداوند و سرشت زشت ستمگری به دیگران موجب رو کردن به «حرام» می شود که در این هنگام از مقدار حلال روزی از این افراد برداشته می شود و در پایان آثار گناه و حرام در دنیا و آخرت گریبانگیر افراد خواهد شد.(39)
3ـ مادی؛ معنوی
جلوه های ناپایدار زندگی دنیوی که پس از اندک زمانی از بین می رود، روزیهای مادی است، همانند خوراک و پوشاک و مسکن و ... و مواهب جاودان و ابدی که آثاری در این جهان و آن جهان در پی دارد، رزق معنوی است، مانند: حج و جهاد و نماز و ...
4ـ با تدبیر و تلاش ؛ بی گمان و
بدون نقشه
پاره ای روایات این گونه ارزاق را به روزیهایی که ما باید به جستجویش برخیزیم و ارزاقی که در جستجوی ماست و به سراغمان می آید، نام می برد. قرآن مجید نیز با تعبیر «مِن حیث لا یحتسب؛ بدون آنکه گمانی بر آن برده باشد»(40) یاد می کند.
حال به پرسش پایانی می پردازیم که بهترین رزق کدام است؟
تأملی اندک در گنجینه معارف، این نکته گرانبها را آشکار می کند که دیدگاه پیشوایان ما، با نگاه دیگران به روزی و معیشت تفاوتی بنیادین دارد، به گونه ای که آنان بدون توجه به نوع رزق از نظر مادی و کمیت و کیفیت آن از نظر اجتماعی، روی پنهان این حقیقت را ـ که آثاری جاودان و ماندگار به همراه دارد ـ بیان می کنند. به طور مثال رسول اکرم ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ بهترین رزق را آن می داند که باعث بی نیازی شخص از دیگران شود(41) و در سخنی دیگر بهترین رزق را این گونه طلب می کند: «پروردگارا! پرهیزگاری (عفاف) و بی نیازی (کفاف) را روزی محمد و آل محمد و دوستداران محمد و آل محمد گردان و رزق دشمنان محمد و آل محمد را مال و فرزند قرار ده!»(42)
بی شک مال و فرزندی که هدف انسان در زندگی باشد و همراه آن هیچ گونه آرمان آسمانی نباشد، بلایی خواهد بود که جز حرصی جاودان و نکوهشی همیشگی به دنبال نخواهد داشت.
در گفتار دیگری از امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ این واقعیت ارزشمند را به گونه ای زیبا می یابیم: «پروردگارا! آبرویم را با بی نیازی نگهدار! و شخصیتم را در اثر فقر، ساقط مگردان! که از روزی خواران تو درخواست روزی کنم و از اشخاص پست خواستار، عطوفت و بخشش باشم ...»(43)
امام سجاد ـ علیه السلام ـ نیز در صحیفه خود و با اشاره به وسعت رزق و درخواست لطف و عنایت از خداوند مهربان، دوری از فتنه و بلا در اثر فراوانی مادیات را در زندگی طلب کرده و «عفاف» و «کفاف» را مبنای خواسته خود می کند.(44)
امید آنکه روزی شایسته همراه با آثاری پربها برای همیشه ایام نصیب ما شود:
لقمه افتد ز دهان گر نَبُود قسمت کس
روزی اره نگر کز بن دندان ریزد
________________________________________
1 ـ نجم (53) آیه 39.
2 ـ رعد (13) آیه 11.
3 ـ دیوان حافظ، برگزیده غزل 297.
4 ـ المیزان (ترجمه)، ج10، ص278 و ج17، ص436.
5 ـ وسائل الشیعه، شیخ حرعاملی، ج12، ص48.
6 ـ همان، ص43؛ نک: بحارالانوار، ج78، ص106.
7 ـ وسائل الشیعه، ص50، رک: بحارالانوار، ج103، ص33.
8 ـ تفسیر نمونه، آیت اللّه مکارم و جمعی از نویسندگان، ج11، ص318.
9 ـ آل عمران، آیه26.
10 ـ نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 379؛ بحارالانوار، ج103، ص37؛ کنزالعمال، خ508؛ بحارالانوار، ج77، ص87.
11 ـ طلاق، آیه 2 و 3.
12 ـ اعراف، آیه 96.
13 ـ بحارالانوار، ج103، ص29 و ج77، ص164 و ج103، ص36؛ میزان الحکمه، ج4، ص112.
14 ـ صحیفه سجادیه، دعای 20.
15 ـ ابراهیم، آیه 7.
16 ـ کنزالعمال، خ9325.
17 ـ بحارالانوار، ج78، ص201. نوح، آیه 11 و 12.
18 ـ بحارالانوار، ج76، ص60.
19 ـ میزان الحکمه، ج4، ص113.
20 ـ بحارالانوار، ج77، ص287 و 176؛ ج74، ص362 و 395؛ ج75، ص172؛ ج103، ص21.
21 ـ همان، ج69، ص408 و ج74، ص81 و ج71، ص396.
22 ـ همان، ج78، ص60، ج77، ص176.
23 ـ همان، ج66، ص15.
24 ـ نساء (4) آیه 32.
25 ـ همان، ج5، ص147 (باب الارزاق و الاسعار).
26 ـ کنزالعمال، خ44154.
27 ـ بحارالانوار، ج5، ص144 تا 149 و ج73، ص318 و ج76، ص335 و ج78، ص256.
28 ـ قلم (68)، آیه 17.
29 ـ تفسیر نمونه، ج24، ص406.
30 ـ نهج البلاغه، نامه 31، بخش 64 و 70.
31 ـ هود، آیه 6 (هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر [اینکه[ روزیش بر عهده خداست و [او] قرارگاه و محل مرگش را می داند. همه [اینها [در کتاب روشن [ثبت] است).
32 ـ المیزان (ترجمه)، ج10، ص275.
33 ـ مائده، آیه 114.
34 ـ بقره، آیه 126.
35 ـ مفاتیح الجنان، مرحوم حاج شیخ عباس قمی، ص35 (چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامی).
36 ـ همان، ص986 و 38، 39، 48، 59، 61 و ...
37 ـ هود، آیه 6.
38 ـ آل عمران، آیه 169.
39 ـ رک: میزان الحکمه، ج4، ص119، 120 و 123.
40 ـ بحارالانوار، ج77، ص110. آیه دوم سوره طلاق است.
41 ـ همان، ص168.
42 ـ همان، ج72، ص59.
43 ـ نهج البلاغه، خ225، بخش 1.
44 ـ صحیفه سجادیه، دعای بیستم.
پدیدآورنده: احمد لقمانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی