الگوبرداری از امور فطری و حالات انسان الگوپذیری و قهرمان پرستی است و یکی از بهترین و موثرترین راههای تربیت معرفی الگوی مناسب است.
هرچه الگو برجسته تر و کامل تر باشد جاذبه بیشتری دارد ولایت و محبت اهل بیت بستر الگوپذیری و پیروی از آن بزرگواران است زیرا هرکس کسی را دوست بدارد سعی می کند رفتار و کردارش را هماهنگ با او بسازد البته محبت و علاقه ای ارزش دارد که در آن کشش، گرایش، پیروی و عمل باشد.
شناخت و معرفت نسبت به الگوهای شایسته، مانع از هدر رفتن یگانه سرمایه آن ها (عمر) می شود. «فی ابنة رسول اللّه لی اسوةٌ حسنه؛ در دختر رسول خدا، فاطمه زهرا علیهاالسلام برای من، اسوه ای نیکو و شایسته است.»اگر چه دوران زندگی حضرت زهرا(س) کوتاه بود اما زندگانی پر برکت و درخشان وی آن بانوی بزرگوار را به الگوی بی نظیر برای تمام زنان عالم مبدل ساخته است.
تاسی به الگوها و مساله گذر زمان؛
الگوی پذیری ازمعصومان به دو صورت مستقیم وغیر مستقیم می تواند باشد که الگو پذیری مستقیم آن است که کردار ورفتار آن بزرگواران را عینا تقلید کنیم و به آن عمل نماییم مانند تسبیحات حضرت زهرا(س)، همان ذکری که به عنوان هدیه ازپدر بزرگوارشان دریافت کرده بودند و در پی هر نماز واجب بدان اهتمام می ورزیدند و انجام می دادند.
اسوه پذیری غیرمستقیم آن است که روح و حقیقت گفتار ورفتار آنان را درک نماییم و با استفاده ازسیره عملی وعلمی آن بزرگواران وظیفه خود را در عرصه های فردی، اجتماعی، سیاسی و...در یابیم.
عدم توجه به این بخش از الگوپذیری است که موجب می شود بسیاری از شکل ها و قالب های رفتاری اسوه های عصمت وطهارت همان عصر و دوران تلقی گردند و لذا اسوه پذیری در این زمینه به این صورت نیست که همان قالب و شکل های رفتاری خاص را تقلید کنیم بلکه مقصود آن است که روح محتوای آن سیره رفتاری را درک نماییم و آن را در شکل و رفتارجدید به توجه به شرایط زمانی ومکانی به کار ببندیم.
مثلا نقل است که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و امیرالمومنین (علیه السلام) در خانه ای محقر زندگی می کردند، چادر فاطمه (سلام الله علیها) از لیف خرما و با وصله مورد استفاده حضرت قرار می گیرد.
طبیعی و بدیهی است که عین همان رفتارها به هیچ وجه در عصرحاضر قابل اجرا و تاسی نیست اما آنچه اهمیت دارد روح و حقیقت این اعمال است که همانا بی اعتنایی به دنیا، پارسایی ، زهد، قناعت، ساده زیستی و پرهیز از تجمل گرایی است که متاسفانه امروزه دختران جوان ما آنها را نادیده می گیرند که این امر منجر به افزایش طلاق در جوامع ما گردیده است.
بخشی از سیره ی عبادی و تربیتی حضرت فاطمه(سلام الله علیها):
- عبادت و نماز و دعا ، علائق شدید آن حضرت بود. بهترین دلیل بر عشق عبادی وی این است که با اینکه تمام کارهای خانه را به حکم تقسیم رسولالله تقبل نموده بود و باید گندم را با آسیاب دستی آرد کرده و طبخ نماید و... که طبعاً از کثرت کار، خسته و ناتوان میگردید و شب را باید استراحت میکرد، اما فرزندش امام حسن میفرماید: مادرم از سحر تا سپیده صبح، پیوسته رکوع و سجود به جا میآورد و میشنیدم که مؤمنین و مؤمنای را دعا میکرد و آنها را نام میبرد. عبادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) یک عبادت خشک و بی روح نبود، بلکه عبادت او توأم با خشوع و خلوص بود که اینگونه عبادت سازنده و باعث تکامل روح است.لذا آنچه اهمیت دارد کیفیت و روح عبادت است و حضرت فاطمه زهرا (ع) وقتی در محراب عبادت قرار میگرفت دگرگون میشد و خشیت الهی سراسر وجودش را فرا میگرفت، ستونهای بدنش به لرزه در میآمد و اشکهای سوزانش جاری میشد. او با تمام وجود در محضر خدا قرار میگرفت (سید هاشم بطحانی گلپایگانی، فاطمه، کوثر رسالت، قم: روحانی، 1378، صص 90-85)
امام حسن مجتبی علیهالسلام در مورد نحوه عبادت مادر برزرگوارشان میفرمایند: «ما کان فیالدنیا اجحد من فاطمه، کانت تقوم حبی تتورم قدماها؛حضرت زهرا در عبادت خداوند عابدترین مردم بود. او آنقدر برپا میایستاد تا پاهایش ورم میکرد.»
- حضرت زهرا درباره حجاب و حریم بسیار حساس بود. آن حضرت در رعایت فرمان الهی در رابطه با حجاب و فاصله نامحرم بینظیر بود. چنان به این موضوع پایبند بود که هنگام بیماری و در بستر شهادت، یکی از غصههای او این بود که پس از ارتحال، مبادا بدن او را به گونهای حمل کنند که نامحرم حجم آن را ببیند.( بحارالنوار، ج 94، ص 10، حبیب، ا... احمدی، پیشین، صص 135-134 )
- اهمیت دادن حضرت به دستورهای دینی در تربیت فرزندان؛ ایشان در شبهای مبارک قدر نه تنها خود تا به صبح، شبزندهدار بود بلکه آنچنان اهمیت برای این شب قائل بود که کودکان خردسال خویش را از قبل آماده میکرد تا در شب قدر تا صبح بیدار باشند و به تهجد و عبادت بپردازند و از فیوض الهی در این شب کمال بهره را ببرند و سعادت خویش را تأمین کنند.
- حضرت(سلام الله علیها) الگوی سنت شکن بودند. درباره ازدواج، در آن عصر، بزرگزادگان جز با بزرگزادگان و ثروتمندان ازدواج نمیکردند اما او این سنت را شکست و با حضرت علی که از لحاظ مالی انسان توانگری نبود و حتی خرج عروسی را از محل فروش زره تهیه کرده بود ازدواج کرد. (علی قائمی، فاطمه برترین بانوی اسلام، پیشین، صص 52-53 )
برخی از آموزههای اخلاقی و رفتاری این ازدواج مقدس عبارتند از:
-یکی از اصول اساسی و رازهای موفقیت ازدواج، کفویت و همتا بودن دختر و پسر باهم است، زیرا تنها در صورت همتا و همشأن بودن دو زوج است که درک متقابل آنان از یکدیگر را امکان پذیر میکند.
- پیامبر گرامی بدون رضایت دخترش به خواستگار پاسخ مثبت نداد و در واقع انتخاب شوهر را به دخترش تحمیل نکرد.
-معیار گزینش داماد در نظر رسول مکرم اسلام (ص) ایمان و تقوا و معنویت بود، نه ثروت مقام و شهرت.
- دختر نیز تسلیم امر پدر بود و چو رضایت پدر برگوارش با این ازدواج را از چهره مبارکش تشخیص داد و خودش هم با ازدواج با حضرت علی (ع) راضی بود، در کمال عفت و حیا سر به زیر افکند و با سکوت خود رضایتش را اعلام کرد.
- میزان مهریه، اندک و متناسب با شرایط مالی داماد بود.
- کمی مهریه آن هم برای دختر رهبر جهان اسلام و پیامبر بزرگ آسمانی و برای تنها دختر عزیز و دلبند او امری مهم، در خور توجه دقت و درس آموزی است چرا که اگر سعادت و خوشبختی در مهریه زیاد بود، هیچکس بیش از پیامبر نسبت به سعادت دخترش علاقمند نبود.
- پدر عروس از تحمیل هر گونه مخارج اضافی بر داماد پرهیز داشت.
- در تهیه جهیزیه به ضروریترین و ابتداییترین وسائل زندگی در آن عصر بنده شد و منش پیامبر بر ساده زیستی استوار بود.
چگونگی ارتباط با اعضای خانواده:
وضعیتی که در شعب ابی طالب که نهایت فشار روحی برروی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) بود جناب ابوطالب که پشتیبان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و حضرت خدیجه یاور پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) ظرف یک هفته از دنیا رفتند و حضرت تنها شدند. فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در آن شرایط خطیر و سهمگین مثل یک مادر، مشاور و پرستار برای پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) بودند تا جایی که رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) ایشان را ام ابیها نامیدند و این احساس مسئولیت صدیقه طاهره را نشان می دهد. آیا این نمی تواند برای یک جوان الگو باشد که نسبت به مسایل پیرامون خودش زود احساس مسئولیت کند ، زود احساس نشاط کند ؟ آن سرمایه عظیم نشاط را که در او هست را خرج کند برای اینکه غبار کدورت وغم را از چهره پدری که حدود پنجاه سال از سنش است ، پاک کند. آیا این نمی تواند برای یک جوان الگو باشد؟
شوهرداری فاطمه (سلام الله علیها) چگونه بود؟ در طول ده سالی که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در مدینه بودند حدود 9 سالش حضرت زهرا(سلام الله علیها) و حضرت علی (علیه السلام) با همدیگر زن و شوهر بودند در این 9 سال حدود 60 جنگ اتفاق افتاد که در اغلب آنها امیر المومنین (علیه السلام) حضور داشت حضرت زهرا(سلام الله علیها) زمانی که حضرت علی (علیه السلام) به خانه برمی گشت با وجود کارهای زیاد داخل خانه و سختی هایی که در نبود همسر متحمل می شد آن چنان با روحیه ای بشاش با مولا برخورد می کرد که تمام خستگی جنگ از تن ایشان بیرون می رفت. انسان باید چه روحیه قوی داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند، دل او را از وسوسه اهل وعیال و گرفتاری های زندگی خالی کند، به وی دلگرمی بدهد و بچه ها را به آن خوبی تربیت کند ایشان این گونه خانه داری ، شوهرداری و کدبانویی می کردند و این گونه محور زندگی ماندگار در طول تاریخ قرار گرفتند آیا اینها نمی تواند برای یک دختر جوان، خانم خانه دار، دانشجو و...الگو باشد؟
آموزهها و سیره سیاسی- اجتماعی حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها):
از دیدگاه اسلامی اصل فعالیت های اجتماعی برای زنان با رعایت شرایط اخلاقی نه تنها مذموم نیست بلکه در برخی موقعیت ها ممدوح و مطلوب است. در اسلام آنچه در عرصه فعالیت های اجتماعی بانوان ممنوع شده اصل حضور در اجتماع نیست بلکه خودنمایی و بی مبالاتی در حفظ حجاب و عفاف است که در آیه 32 سوره احزاب در این زمینه اشاره شده است که «به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند» این آیه اشاره نمی کند که زنان با مردان و یا در حضور آنها سخن نگویند بلکه به این روش اخلاقی اشاره شده است که هنگام صحبت با نامحرمان عادی و ساده سخن بگویید نرمی وعشوه گری با آنان سخن نگویید. اگر از حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) نقل شده که فضیلت زن مسلمان این است که نه او مرد نامحرم را ببیند و نه مرد نامحرم او را ببیند هرگز به معنای انزوا و گوشهنشینی زن مسلمان نیست بلکه یا منظور این است که زن در فعالیتهای اجتماعی باید آن چنان مقررات اسلامی را رعایت کند که موجب نگاه حرام نامحرمان نشود و خود نیز از نگاه حرام به نامحرم بدور باشد، یا به آن معناست که در مدیریت امور بانوان، خود زنان باید آن را عهدهدار باشند تا نیازی به تماس با مرد نامحرم نباشد.
حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) مواضع اجتماعی و سیاسی بنیادی و مهمی را اتخاذ فرمود:
- فاطمه حامی ولایت؛ حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) که خودش بر نقش مهم مردم در برپایی و تداوم حکومت حق واقف بود قبل از آن که مردم را به یاری و حمایت از حضرت علی (علیه السلام) فراخواند خود در اطاعت و پیروی از امام، اسوه و نمونه بود.
دختر پیامبر برای کسب رضای خدا و در راستای تقویت ولایت، همواره رضایتمندانه و خالصانه از دستورهای مولای خویش اطاعت میکرد و ضمن این که خود به تکلیف عمل میکرد، سپس با گفتار، مردم را به حمایت از امام حق فرا میخواند. آن بزرگوار اطاعت از پیامبر اسلام را به عنوان این که او رسول خداست و امیرمومنان را به عنوان این که بر او ولایت دارد واجب میدانست.( سید محمد حسینی شاهرودی، فاطمه حامی ولایت ، تهران: شجره طوبی، 1377، ص33-32) چنان که میدانیم ولایت مداری حضرت فاطمه زهرا(س) و دفاع از حضرت علی(ع) به عنوان امری شخصی فردی نبود بلکه در واقع مسأله امت و اصل اسلام بود و به همین دلیل، حرکت فاطمه زهرا(س) در این رابطه حرکتی در راستای حمایت از امت اسلامی و رسالت مکتبی به شمار میآید.
از این جا میتوان به این نتیجه بسیار مهم دست یافت که هرگاه اسلام و امت اسلامی نیاز به فداکاری و حرکت مسلمانان پیدا کرد، همه آنها از جمله زنان نیز باید به حمایت از دین خدا برخیزند و نمیتوان گفت که حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) تکلیف خاصی نسبت به خود داشت و دیگران چنین تکلیفی ندارند
- سخنرانی (با تکیه بر فدک)؛ در این خطبه، چند فراز و نمود خاص وجود دارند. فاطمه زهرا علیهاالسلام در ابتدا، با یادآوری رسالت پیامبر و دفاع از رهبری و امامت بر حق حضرت علی علیه السلام و حق مالکیت خویش بر فدک از لحاظ قانون ارث در اسلام، با سازش کاران سیاسی اتمام حجت کرد. ایشان در فرازی از آن خطبه می فرماید:«هان ای مردم! بدانید من فاطمه ام و پدرم محمّد صلی الله علیه و آله ، انتها و ابتدای کلامم یکی است؛ هرگز آنچه می گویم غلط نبوده و آنچه انجام می دهم ظلم نیست.»( آوای کوثر؛ خطبه حضرت زهرا علیهاالسلام ، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، 1376، ص 49.)
نکته بارز در خطبه حضرت زهرا (علیهاالسلام) این است که آن حضرت با فصاحت و بلاغت خاصی به دفاع از مقام ولایت و امامت حضرت علی علیه السلام می پردازد. در فرازی از این خطبه می فرماید:«... و چون خداوند پیامبرش را به خانه انبیا فراخواند، جایی که برگزیدگانش زندگی می کنند، خارهای نفاقتان سر برون آورد و پوشش دینتان رنگ باخت و صدای سرکرده گمراهان درآمد و پست مهره ای ذلیل و ناشناخته ظهور کرد و نازپرورده جاهلان مفسد زمزمه سر داد. پس بر دل ها و زندگی تان سوار شد ... و شما بر حق غضب کردید...»( همان، ص 56 و 57 و نیز ر. ک: سیدعزالدین حسینی زنجانی، شرح خطبه حضرت زهرا علیهاالسلام ، چ سوم، تهران، امیرکبیر، 1365.) دفاع از حریم ولایت توسط یک زن و بذری که او در مسجد با سخنان مستدل و منطقی خود کاشت، بعدها در بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام (پس از قتل عثمان) به ثمر نشست.موضع آن حضرت درباره فدک نیز صرفاً یک مسأله مالی و دنیای نبود بلکه موضعی به عنوان احیای حق و حقیقت تلقی میشود. بلکه اساساً باید اذعان داشت که تمامی حرکات و سکنات، گفتار و کردار، فریاد و سکوت، گریه و ناله اعتراض و انتقاد، موافقت و مخالفت، دعا و نفرین و موضعگیریهای آن حضرت، برخاسته از متن اسلام و حمایت از دین خدا و امت اسلامی بود.
دفاع فاطمه زهرا (علیهاالسلام) از حریم امامت و ولایت بود که توانست از قتل حضرت علی علیه السلام جلوگیری کند و تا حدی جوّ متشنّج سیاسی آن روز مدینه را کنترل نماید و حقّانیت حضرت علی علیه السلام را به مرور زمان ثابت کند تا در سال های بعد، با بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام مسیر امامت تداوم یابد و فرزندان آن حضرت ادامه دهنده خط مشی سیاسی و مبارزاتی مادر نمونه شان باشند. همو بود که دختری همچون زینب علیهاالسلام را در کانون تربیتی خویش پرورش داد تا در کربلا ادامه دهنده و پیامبر خون امام حسین علیه السلام باشد.
بنابراین یک زن مسلمان با تأسی به سخن و سیره حضرت فاطمه زهرا (سلاما... علیها) می تواند در صحنههای اجتماعی و سیاسی برای دفاع از حریم حق و حقیقت شرکت کند. مقام معظّم رهبری نیز بارها به این مسئله اشاره کرده که زنان باید در عرصه های سیاسی فعّال باشند و لازمه یک نظام اسلامی حضور پرقدرت و آگاهانه اقشار اجتماع، بخصوص، بانوان است. ایشان می فرماید:«در نظام اسلامی، زنان باید از درک سیاسی برخوردار باشند، فنّ خانه داری و همسرداری را بدانند و در صحنه فعالیت های اجتماعی، سیاسی، علمی و خدمات، مظهر عصمت و طهارت و مناعت باشند.»
اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا (سلاما... علیها) به عنوان الگوی شایسته امروزی؛
از این اصول موارد ذیل را میتوان ذکر کرد:
-اصل ساده زیستی در زهد خانوادگی.
-اصل مشارکت و مشورت در امور زندگی.
-ارزشی بودن ازدواج و حاکمیت ارزشها در ازدواج و دوری از مادیات و تجملات.
-اهمیت دادن به تربیت فرزندان.
-اصل مهمان دوستی و مهمانی دادن.
-ایثار، انفاق خانوادگی و مقدم داشتن دیگران برخود.
- به کارگیری عوامل معنوی برای حل معضلات و مشکلات.
-اهمیت و احترام به کار و همکاری در بین اعضای خانواده.
-تقسیم کار در خانه.
- احترام متقابل اعضای خانواده به یکدیگر.
- فرمان پذیری حضرت فاطمه از حضرت علی
- نفی ارزشهای جاهلی در ملاک انتخاب همسر
- اصل آرایش و زینت برای همسر.
- عبادت در خانه و مأنوس نمودن اطفال با عبادت.
- اختصاص مکانی برای عبادت در خانه.
- اصل جهادی بودن همه اعضا و فدایی دادن برای اسلام.
- اصل ارتباط خانه با مسجد و آشنا نمودن فرزندان با مسجد.
- علم دوستی همه اعضاء خانواده.
- شاگرد پروری و تشکیل کلاسهای علمی و دینی در خانه.
- آگاهی به اوضاع و شرایط اجتماعی و سیاسی همه اعضاء.
- اصل حاکمیت معنویت بر فضای خانه و زندگی.
-رعایت حق خدمتکار.
-مسؤلیت پذیری همه اعضای خانواده در دفاع از اسلام.
- قدرت بیان و دفاع از ارزشها از طریق خطابه در همه اعضا.
- شجاعت و دلیری همه اعضاء خانواده.
-عشق، عاطفه و مهربانی همه اعضاء به یکدیگر.
-حاکمیت انظباط، نظم و برنامه بر زندگی حضرت فاطمه زهرا و فرزندان او. (مهدی نیلی پور، پیشین، ص 47-32)
ترجیحات حضرت فاطمه زهرا(علیهاالسلام) در زندگی به عنوان الگوی نسل حاضر؛
در این زمینه، موارد ذیل را میتوان اینگونه ذکر کرد:
- ترجیح رضای خداوند بر رضای خود و دیگران.
- ترجیح آخرت بر دنیا ضمن توجه به دنیا و مواهب آن.
-ترجیح سادگی بر تجمل.
-ترجیح کار و تلاش مستمر بر بیکاری و تنآسایی.
-ترجیح پدر، همسر و فرزندان بر خود در زندگی خانوادگی
- ترجیح جامعه بر فرد دیگران برخود
- ترجیح شب زندهداری بر خواب و غفلت
-ترجیح سختگیری بر خود در دنیا برای رعایت آخرت.( علی قائمی، در مکتب فاطمه، چاپ پنجم، تهران: انتشارات امیری، 1375، ص 233 )
خلاصه کلام اینکه: آن حضرت بانشاط در عبادت، کدبانویی در خانهداری، مهذب، و خودساخته در اخلاق، موفق در خانهداری و تربیت فرزند، خوشبیان، شجاع و حاضر در صحنههای سیاسی و نظامی صدر اسلام، دارای جاذبه فوقالعاده در برابر مؤمنین و دافعهای شدید در برابر منافقین و مشرکین بود.
حضرت فاطمه (علیهاالسلام) که در ارتباط با خدا و در ارتباط با مردم و خانواده موفقترین و پیروزمندترین انسانهاست در عمری کوتاه توفیق هجرت، جهاد، تربیت چهار فرزند نمونه و به یادگار گذاشتن صحیفه فاطمیه را داشت. جوانان امروز ما چه دختر و چه پسر باید با کسب بصیرت مکتبی، تقویت خردمندی و زندهنگه داشتن احساسات و عواطف دینی در ابعاد ارزشی علمی و اخلاقی، سیاسی و اجتماعی، مطالعه، حرکت، رشد و تکامل داشته باشند و این را یقین بدانند که امروز هم در پرتو روح مقدس حضرت فاطمه زهرا میتوان در مسیر بندگی و سازندگی به برترین مدارج کمال و معنویت نایل آمد و در حد خود، انسان کامل شد! مکتب فاطمه به دختران و زنان ما میآموزد که مسئولیت شناس و مسئولیت پذیر باشند و بدین نکته اساسی در زندگی خود توجه کنندکه هر کسی باید در روز قیامت، پاسخگوی اعمال و استعدادهای خود باشد.
حیات فاطمه به همه میآموزد که تنها در مسیر خدا گام بردارند. برای او زندگی کنند، لحظهای از عمر و استعداد خود را در بطالت و بیهودگی صرف نکنند، برای زندگی و لحظات خویش برنامهریزی داشته باشند و لحظهای از مجاهدت در راه خدا و خدمت به مردم فروگذار ننمایند.
فاطمه به همه میآموزد چگونه از یک زندگی طیبه و حیات پربار انسانی برخوردار گردند؛ راه قرب به خدا و تکامل انسانی را بپیمایند و جز در راه و فداکاری برای اسلام گام برندارند. چه زیبا و دل نشین مقام معظّم رهبری فرمود:«زنان مسلمان در زندگی شخصی، اجتماعی و خانوادگی خود باید زندگی حضرت فاطمه علیهاالسلام را از جهت خردمندی، فرزانگی و عقل و معرفت الگو و سرمشق قرار دهند؛ از بُعد عبادت، مجاهدت، حضور در صحنه تصمیم گیری های عظیم اجتماعی، خانه داری، همسرداری و تربیت فرزندان صالح از زهرای اطهر علیهاالسلام پی روی کنند.»( جزوه «میلاد کوثر فاطمه زهرا علیهاالسلام »، تهران، دفتر امور خواهران سازمان تبلیغات اسلامی استان تهران،ص12.)
سخن آخر اینکه: دوست غریز؛ ای کاش قدر خویش را بدانیم؛ بیاییم قدر و منزلت انسانی خویش را بدانیم و گوهر فطرت و طهارت خود را در منجلاب هواهای نفسانی و شهوات دنیایی آلوده نسازیم، بیاییم به مکتب روح پرور اسلام ناب اقتدا کنیم و در زندگی فردی و اجتماعی به سیره انسان ساز اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) تاسی جوییم و مقام خلیفه الهی را در آراستگی به اخلاق کمال بخش الهی بیابیم.
یک سوال داشتم چگونگی الگوپذیری عملی از حضرت زهرا(س) در عصر حاضر؟